ㄨ ♤ ηιε βιλα τΟ ♤ㄨ


چهار شنبه 15 بهمن 1398

ﻭﺍﺳـــــــــﻪِ ﺑَـــﻀـــﯿـٰﺎ ﺑـــــﯿـــﺴـــﺘـــﯽ؟     ??20??

☆ﻫِــ ــ ــ ــﻊ      ☜ ﻭﺍﺳـــــــــﻪِ ﻣــــــــــﺎ ﺁﺩﻣــــــــــﻢ  

  ✘ﻧــﯿـــﺴــﺘــــﯽ✘

??ﺍﻭﻧﻰ ﻛﻪ  ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤـﺎ ﻣﻌـﻴـﺎﺭﻩ ..

ﻭﺍﺳﻪ ﻣـﺎ ✘ﻋــــــــــٰـﺎﺭﻩ✘ِ

+ چهار شنبه 15 بهمن 1398 | 1:21 | δηιГа
شنبه 4 بهمن 1398

 

لعـــــــــنتی ...

تمام اون روزایی ک من سرگرمــــــیت بودم ...

تو تموم زندگیـــــــــــــم بـــــودی ...

+ شنبه 4 بهمن 1398 | 2:13 | δηιГа
شنبه 4 بهمن 1398

 

شایــــــــــد بتونم یه روزی توهم مثل ســـــــــیگارم دود کــــــــنم ...

+ شنبه 4 بهمن 1398 | 1:56 | δηιГа
شنبه 4 بهمن 1398

 

تنم لـــــرزید وقتی لبــــخند غریبه ...

ســـــردی نگــــاهش را اب کـــــــــــــرد ...

+ شنبه 4 بهمن 1398 | 1:40 | δηιГа
شنبه 4 بهمن 1398

 

ااغوشــــت بویه تـــــلخ ک هیـــــچ بویه غــــرورمیدهد ...

 

وچه لــــــذت بخش است ریه هایم ازعطر مـــــــردانگیت پر می شود ...

 

+ شنبه 4 بهمن 1398 | 1:6 | δηιГа

 سلام زندگیه شــــــــــــــیلامیدونستم میایی  خوش اومدی اما

خــــــــــــــــــــیلی دیر اومدی 

هه گوش کن

 

 

اومدی بالاسرم

منو دیدی بالاخره در این خونه رو نگاه روش عکسه یه دختره 

چقد شبیه مـــنــــــــــــــــه قیافمو یادت هست!!

باید ببخشی این خونه جایه یه نفره

منو یادته همونی که گذشت از چشات تو همونی که یه عمر با من گذشت لحظه هات

اینجوری نگام نکن نذار یوقت خجالت بکشم آخه دست خودم نیست نمیشه بلند شم به پات

چقد تاریکه این خونه

چشمام نمیبینیه

دیگه عکسای دو نفرمونو خاک نمیگیره

دیگه

وقتی دلم بگیره تنهایی

کسی نیست که بگه جاتو یه دنیا هم نمیگیره

دلم تنگ شده بود برات چقدر ازم دوری

میخواستم ببینمت

امانه اینجوری

صدامو نمیشنوی من هنوزم حرف دارم بالا سرم واستادیا اما ازم دوری!!

  چقدر داد میزدم میگفتم برگرد پیشم

میگفتی با تو من فقط سرگرم میشم

موقع خدافظی اینجوری نگام نکن که اگه اشکاتو ببینم منم بدتر میشم

یادته تو گوشت  میگفتم محمــــــــــــد یه چی بگم!

تو نباشی دردامو به کی بگم؟

انگار.. میدونستی قراره نباشم انگار فهمیده بودی یه روزی قراره تنها شم

این دفه نمیگم تو بمیرم واسه دل خودم

که دیگه دیر شده بخوام از چیزی گله کنم

همه خنده هامو دیدن کسی نفهمید غممو

حالا چی شده که همه میخوان برام گریه کنن

ده آخه ما که بینمون حرفی از جدایی نداشتیم

گفتم نباشی میمیرم تو باورم نداشتی

حالا خیلی دیر شده اینجوری اشکات بریزن بگی کجا رفتی!!تو که گناهی نداشتی

چقد سرده اینجا تنهایی دیوونه میشم

واسه چی برگشتی

خیلی دیره برو از پیشم

ببین رو سنگ قبرم

برات یادگاری گذاشتم فک میکردم میای میمونی پیشم

چقدر داد میزدم میگفتم برگرد پیشم

میگفتی با تو من فقط سرگرم میشم

موقع خدافظی اینجوری نگام نکن که اگه اشکاتو ببینم منم بدتر میشم 

همه چی فراموشت میشه محمد

میگن خاک خیلی سرده

خاطره هارو از ذهن خیلیا پاک کرده

یوقت جلو من عکسامو بغل نگیریا آخه تکیه به شونه هات منو بد عادتم کرده

چرا لباسام خاکی شده تو نباشی اشک تو چشامو کی پاک میکنه

چطور دلت میاد آخه یکی جلو چشمات داره عشقتو خاک میکنه

خیلی دیر اومدی عشقت از دنیاش سیر شده

پا به پات بود حالا زمین گیر شده

باز کن چشماتو ببین کجا خوابه تو جوونیش هیشکی نفهمید چقدر پیر شده

تو دلت میگی ای کاش نمیرفتم

به خدا نمیگذرم ازت ... تورو نمیبخشم

ببین زندکیمو خراب کردی بعده تو من حتی تو عکسامم نمیخندم

چقدر داد میزدم میگفتم برگرد پیشم میگفتی با تو من فقط سرگرم میشم

موقع خدافظی اینجوری نگام نکن که اگه اشکاتو ببینم منم بدتر میشم .. هه مبارک

 

+ دو شنبه 16 شهريور 1398 | 18:20 | δηιГа
یک شنبه 15 شهريور 1398

 

خاصـــ محمـــّد

خیـــلے دیـــراومـــدے عشـــقت ازدُنیــــاش ســیر شـــدہ

 

 

یه میز گرد دوباره منو  تو  یه کیک

 / خوش اومدی غریبه قدمت رو چشم   از چشمای پرتو نگاه اولت / خوب فهمیدم بالاخره دورت زدنت

 

  حالا میفهمی که یعنی چی تنها شدن / خیلیا به خاطر تو بود

 

 از من سوا شدن   همه آرزوهامون نقش بر آب شدن 

 

 / قسم به آوارگی که تو اون شبا شدن   نمیخوام برگردی تویی که مست کردی / اومدی بهم میگی که تو با من بد کردی  

 

 مگه یادت نیست چطوری التماس میکردم / اما وسط حرف گوشیتو روم قطع کردی   منم از هرکی گرفتم سراغتو بهم بد خندید 

  در حد سرگرمی بودم برات به قول دوستات   پس الان کجاس اونی که تو به خاطرش منو بد ول کردی

 

  دیدم داری میری فک کردم اینم یه شوخیه /  گفتم همو نمیبینیم گفتی شاید یه روز دیگه  

 

حالا بعد یه سال دوری من افتادم یادت  /  پس کجاس اون که میگفتی بیشتر از من میخوادت  

 

چیه صدامو شنیدی باز هوایی شدی  /  اومدی میگی  هرکاری بخوام برام میکنی   فکر برگشتن نباش چیزی عوض نمیشه 

 

/  نفهمیدی آدم عشقشو به هوس نمیده   رفتی بم گفتی خوشبختی تو با اون میبینی / حالا شبا با صدای خودم آروم میگیری   واسه امثال من که با مث تو میپرن  /

 

 همیشه یه ترسی هست که دل عشقشو میبرن   آره بردن دلتو من باور نمیکردم /  حالا تو مث من شدی به حالت نمیخندم سپیده   همه چی فراموش شده بود که تو اومدی  / بگذریم از این حرفا غریبه خوش اومدی  

 

                          قسم به این چشمای گریون  *  قسم به اون اشکای پنهون سپیده  

قسم به اون روزی که تو رفتی  *  تو کوچه ها شدم حیرون   قسم به اشکو دل خونم  *  یه لحظه پیشت نمیمونم  

 

 به اون خدای آسمونا  *  به شکست غرورم قسم              عشقمو میبرم تو مزارم  *  سر روی شونه ی خاک میزارم سپیده  

 

 

تویی که منو باور نداشتی * بیا ببیین زیر خاکم میبارم   تو نبودت روزی صد دفه مردم *  با گریه هام همرو آزردم   دیگه پیم نگرد هیچوقت آخه  

  جوونیمو زیر خاکم بردم   الکی وانمود نکن مثلا خیلی خوبی  / اشکاتو دارم میبینم از پشت عینک دودی   دیدی چه قشنگ توام رفتی از یادم / روز آخر  بهم گفتی صد تا مث تورو دارم  

 

 واست افتخاره این همه چشم طرفته   / پس حتما جای صد تا دستم روی بدنته   آره یادش بخیر روزامون خیلی زود گذشت 

  به گفته ی خودت بسه دیگه خوش گذشت   چقد تو تنهایی با عکسامون خلوت کردم / ببین خاطرهات منو خستم کردن

 

 

+ یک شنبه 15 شهريور 1398 | 1:52 | δηιГа
جمعه 13 شهريور 1398

منو تو بچه دار میشیم 

اگه پسر باشه,

حرفای قشنگی میزنه مثه باباش 

اگه دختر باشه,با دهنش نه,با چشماش حرف میزنه

مثه مامانش  باهم دعوامون میشه: 

اول گفت مامان نخیـــر اول گفت بابا 

اگه پسر باشه مامانشو بیشتــر از همه دوست داره

مثله همه  اگه دختر باشه اولین مردی که عاشقش میشه بــابــاشه 

با دستای کوچیکش همه ی خودخواهیامونو میپوشونه...

                      اسمشو من میذارم    

          همونطوری که فامیلیشو از تو میگیره

+ جمعه 13 شهريور 1398 | 23:9 | δηιГа
دو شنبه 17 فروردين 1394

کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت می دونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم
میگم وای چقدر سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم
می دونم یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزاییکه حواسم نیست بگم خیلی دوستت دادم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاری
کنارم هستی و انگار همین نزدیکیاس دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه رد پای عشق بیا بی چتر زیر برف
اگه حال منو داری می فهمی یعنی چی این حرف
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود ازاری ใ๓๓๓ใ

+ دو شنبه 17 فروردين 1394 | 2:29 | δηιГа

 

یه روز میاد من و تو یه نــــــی نــــــــــی داریم...

کوچولـــــــــــوی کوچولو...

انقدر که بلد نیست راه بره...

پوشــــــــــک میپوشه... چهار دست و پا میره...

دستاشو میگیریم تا یکم وایســـــــــه... اما میافته...

دیگه خسته میشی... دراز میکشی...

بغلش میکنی و داد میزنی عســـــــــــــــــــل بابا کییییه؟

اما نینیــــمون نمیتونه حرف بزنه... گنــــــــــگ بهت خیره میشه..

منم شاهد این صحنه هام...

میگی بهت گفتم عســـــــــــــــــــــل بابا کییییه نفـــــــــس من...؟

اما... یه روز میاد دوســــــــــــــالش میشه...

یکم حرف میزنه... لباسامو میپوشه و میگه بابایی خوشگل شدم؟

میگی: دخـــــــــــــــــــمل بابا این که لباســـــــــــای خانـــــــــــــم منه...

میگه:بابایی بهش نگیا اما من لباســــــــــاشو پوشیدم تا با تو ازدواج کنم ...

منم میگم:نخیر نخیر قبول نیس این شوهر منه...عشــــــق منه...

کسی حق نداره باهاش ازدواج کنه...مال خودمه...

میگی:عیب نداره... این فسقل میشه هـــــــــــووت ...قبوله؟

من و دخمـــــــــــــلمون دو تا مون جیغ میکشــــــــــیم قبوله...

مطمئنم میرسه اون روز ...

+ شنبه 9 اسفند 1393 | 16:4 | δηιГа

This template generated and design by Nightnama on 2013 do not Copy